در حالی که مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی با اتحاد و برادری مراسم عاشورا را گرامی می دارند و همانطوری که شیعیان قیام برحق امام حسین(ع) را دربرابر حکومت نامشروع و استبدادی آن زمان برای ادامه حیات اسلام و جلوگیری از انحرافات بزرگ در دین رسول الله موثر می دانند، اهل تسنن نیز قیام عدالتخواهانه امام حسین(ع) را برحق می دانند و مردم را بر پیروی از آن امام شهید توصیه و تاکید می ورزند.
گرامی داشت از مراسم عاشورا در افغانستان نه تنها عامل تفرقه و نفاق تلقی نمی شود که خود به عنوان سمبل وحدت و برادری اهل تشیع و تسنن درآمده است. در مراسم عاشورا و محرم تنها شیعیان محافل و مجالس برپا نمی کنند؛ بلکه تمام مردم افغانستان با برگزاری مجالس در معرفی شخصیت و حقانیت انقلاب امام حسین(ع) سخنرانی می کنند.
به همین دلیل این مراسم دینی بدون کوچکترین مشکلی در شهر کابل و سایر شهرها برگزار می گردید. اما امسال متاسفانه مراسم عاشورا مورد حملات انتحاری قرار گرفت و در اثر آن صدها تن از شهروندان کشور شهید و یا زخمی شدند. اگرچه این عمل غیرانسانی وجدان مردم ما را جریحه دار کرد، ولی واکنش های ملی و جهانی نسبت به این موضوع بیانگر آن است که همه مردم به ماهیت دشمنان اسلام و وطن پی برده اند و بدون این که کوچکترین سوء ظنی در میان شهروندان کشور و به خصوص پیروان مذاهب شیعه و سنی پدید اید، به طور دسته جمعی انگشت را به سوی یک دشمن اشاره می کنند.
دشمنی که نه شیعه است و نه سنی، اما به نام اسلام و یا یکی از مذاهب اسلامی می خواهند اساس دین را به خطر بیندازند و وحدت و یکپارچگی مذاهب اسلامی را از بین برده و بذر نفاق و دشمنی را در میان آنها بپاشند. توطئه ای که در برخی کشورهای اسلامی موثر افتاده و افتراق و جدایی را در میان امت واحده اسلام پدید آورده است.
خوشبختانه افراطیت در افغانستان با واکنش شدید علمای اسلامی، آگاهان و دلسوزان به دین و وطن مواجه می شوند و از اینرو تا هنوز رشد چشمگیری نداشته است.
اسلام دین رحمت، عطوفت، مهربانی، گذشت و دین مدارا و رأفت است و جنگ، خشونت، ظلم، ستم و کشتار انسان را جایز نمی داند. اعتدال و میانه روی در اسلام یک اصل است که باید در همه ادوار زندگی مسلمانان مورد توجه قرار بگیرد.
حملات انتحاری و کشتار مردم بیگناه، یکی از نمودهای عینی تفکر رادیکال اسلامی است که نه تنها به اصول و ارزش های اسلامی پایبندی نشان نمی دهد که جاهلانه سعی می کنند، فرهنگ ها و هنجارهای قبیلوی و حتا سلایق شخصی خود را به نام اسلام و دین ترویج و گسترش دهند.
از آنجایی که این تفکر در کشورهای منطقه و همسایه افغانستان به شدت گسترش پیدا کرده است، بیم آن می رفت که وحدت و همبستگی پیروان شیعه و سنی برای این گروهها قابل تحمل نباشد و همانطوری که در کشورهای دیگر با اعمال خشن، تندروانه و ضد انسانی مانع وحدت مذاهب اسلامی گردیده اند، در افغانستان نیز با استفاده از احساسات جوانان ناآگاه، بستر و زمینه چنین ایده های افراطی و نامعقول را فراهم سازند.
حملات انتحاری روز عاشورا در کابل و مزارشریف که عزارداران حسینی را هدف قرار داده بودند به نگرانی های موجود شدت بخشید و تهدیدات احتمالی را به واقعیت تبدیل کرد.
اما زمانی که گروه طالبان این حملات را به عهده نگرفت و آن را به شدت محکوم کرد و در مقابل گروه افراطی جنگجوی پاکستانی مسئولیت آن را به عهده گرفت، معلوم شد که این حملات ریشه در بیرون از کشور داشته و دشمنان اسلام و وطن به منظور تحت تاثیر قراردادن دستاوردهای کنفرانس بن و ایجاد تضاد در میان تشیع و تسنن و برهم زدن اتحاد و برادری در افغانستان انجام شده است.
این حملات اگرچه صدمات جبران ناپذیری را بر تعدادی از خانواده ها وارد کرده است؛ اما از طرفی خون شهدای روز عاشورا چهره سیاه و پلید دشمنان مردم افغانستان را برملا ساخت و پایه های وحدت و اخوت اسلامی را در برابر فرقه های وحشی وتفرقه افگن مستحکم تر کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع: روزنامه ای افغانستان.
قلب های محزون
ای رفیقان قلب هـــــارا غم گـــرفت
"کـــابلم" را باز هم مــــاتم گـــرفت
آن خدنگ خصم دشمن کــــــار کرد
چشم هـــــارا باز هم خونبار کـــــرد
هـــم یتیمان آه ز دلـــــها بــرکشید
ســـــوزِ آهش تا ثریا ســــــرکشید
هــــــم زنان و کـــــودکان فریاد کرد
صحنه ای از "کــــــربلا" آباد کـــــرد
شور و مــاتم صحنه را در بر گـــرفت
قلب هــــارا آتشی بیشتر گـــــرفت
هـــــر طـــــرف صد پاره پیکر ها فتاد
چیست گناهش گو، تو ای قوم عناد؟
خویشتن را باز مسلمان مــــی نهی
پیروان دین و قــــــرآن مـــــی نــهی