۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

انسانها!

دکتر علی شریعنی انسانهارا به چهار دسته تقسیم می کند.




1) آنانیکه وقتی  هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند،
   عمدۀ آدم ها حضور شان مبتنی به فزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می شوند.
   بنا بر این اینان تنها هویت جسمی دارند.

2) آنانیکه وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
    مردگان متحرک در جهان. خود فروختگان که هویت شان به ازای چیزی فانی واگذاشته اند.
    بی شخصیت اند  و بی اعتبار. هرگز به چشم نم آیند. مرده و زنده شان یکیست.

3) آنانیکه وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
    آدم های معتبر و با شخصیت. کسانیکه در بودن شان سرشار از حضورند و در نبودن شا هم تآثر شان
    را می  گذارند. کسانیکه همواره بخاطر ما می مانند. دوستشان داریم و برای شان ارزش و احترام قائلیم.

4) آنانیکه وقت هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
     شگفت انگیز ترین آدم ها.
     در زمان بود شان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمی توانیم که حضورشان را دریابیم. اما وقتی که
      از پیش ما میروند نرم نرم و آهسته آهسته درک می کنیم، باز می شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند.
      چه می گفتند و چی میخواستند.
      ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم. هزار حرف داریم برای شان. اما وقتی در برابر شان قرار می گیریم
      قفل بر زبان مان می زنند. اختیار از ما سلب می شود. سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان
      مست می شویم و درست درزمانیکه می روند یاد مان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم.
      شاید تعداد از اینها در زندگی هرکدام ازما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
.............

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظر خویش را ارایه دهید.