۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

برای آمدنت زود هم دیر می شود!!!

گفتند یار رفته زسفر باز می رسد
بیش از هزار سال گذشت و خبر نشد
یعقوب وار این پدر پیر روزگار
چشمش به راه ماند و خبر از پسر نشد
كجاست آن یار سفر كرده، آن مسافر غریب، در كدامین سرزمین منزل دارد و در كدام دیار مأوا؟
كجاست او كه واسطه فیض است و حبل المتین ، فرزند فاطمه(س) است و از سلاله پاك حسین (ع)؟
كجاست اَبَر مرد تاریخ ، آن یگانه دوران و منجی نسل انسان؟
دیر زمانی است كه چشم در راهیم و به انتظار مقدمش ثانیه شمار لحظه ها.
پس چرا نمی آید؟
چرا نسیم وصال نمی وزد و فصل خزان نمی رود؟ چرا فرقت و هجران رخت بر نمی بندد و روزگار رهایی سر نمی رسد؟
نكند ، نكند این به درازا كشیدن ایام هجر از ما باشد؟
اندكی فكر، كمی اندیشه، آری! این نیامدن و به تاخیر افتادن ها از ماست، از ما و از كرده ها و نكرده های ما، از ما و از فعل و عمل ما.
مگر راه به بیراهه رفته ایم كه نوای حضرتش را فراموش كرده ایم آن جا كه فرمود: ما را از شیعیان دور نگاه نمی دارد، مگر رفتارهای آنان كه به ما می رسد و دور از انتظار است.
مگر یقین نداریم كه او آمدنی است و برای آمدنش باید كه مهیا شد
مگر باور نداریم كه او « بهار زندگی» و «پدری مهربان» و آن هم پدری مهربانتر از هر مادری است.
مگر شك كرده ایم كه او واپسین نشانه خدا روی زمین، و واسطه فیض از سرچشمه زلال الاهی است.
مگر فراموش كرده ایم كه او حسین(ع) امروز است و آرمانش آرمان حسین(ع) و مقصودش به مقصد رساندن آدمی، بدان جا كه شایسته مقام انسانیت است؛ پس چرا صدای « هل من ناصر » او به گوش ما نمی رسد.
مگر به یاد نداریم روایات بسیاری كه از جهان پس از ظهور خبر داده اند و از عدالت وامنیت، رضا و خشنودی و به انجام رسیدن ماموریت صدوبیست و چهار هزار پیامبر و یازده امام و هزاران هزار از صلحا و پاكان مژده داده اند..
مگر ایمان نداریم كه با ظهورش اهل آسمان و زمین مسرور شوند. بر دولتش چنان رفاه وآسایشی سایه افكند كه نظیرش را تاریخ هرگز به خود ندیده است، و مگر نه این است كه با معرفت و انتظاری پویا ، دوران فراق و هجران به سر می رسد وآن صبح امید طلوع می كند.
آری باید به پا خاست. چشم ها را شست و در راه كسب معرفت حقیقی گام نهاد. معرفتی كه اگر از آن غافل شویم، به مرگ جاهلیت دچار خواهیم شد.
باید كه عزم را جزم كرد و مشتاقانه با فعل و عمل زمینه¬های ظهورش را مهیا ساخت.
باید كه بی تاب بود و خستگی ناپذیر كوشید تا دشمنان حضرتش را از كار شكنی و تفرقه انگیزی و از به پا كردن فتنه و آشوب و بلوا، مایوس ساخت.
باید عهدی بست، عهدی از جنس عشق و وفا كه دست در دست هم در ظل توجهات وعنایات مولا معارف مهدوی را فرا گرفته، در گسترش این فرهنگ لحظه ای غفلت نورزیم.
اللهم عَجّل لولیك الفرج