۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

می خواهم بنویسم !

مصطفی مشتاق، محصل سال سوم در شهر بنگلور هند.

میخواهم بنویسم !
بنویسم از ظلم ، از استبداد ، از خونریزی ،از بیدادگری و بی عدالتی.
اما میدانم که کسی گوش نخواهد داد ، شاید حتی هیچ نخواند !!
میخواهم بنویسم که بس است انسان کشی ، بس است خون هم ریختن....
میخواهم داد بزنم تا به کی بی عدالتی ؟
بیا من ، تو = ما باهم ، با هم دلی و عشق به همدیگر و با یک شعار که منشاء انسانیت دارد به زندگی نو آغاز کنیم.
فرق نمیکند که از ایران پارس هستی ویا از عراق عرب.
از جاپان صنعتی هستی یا از چین پر نفوس ، ویا از افغانستان که کو ی کوی آن در خون انسانهای بی گناه و کودکان آن هر روز جنگی نوی را شاهد هستند هستی یا از آمریکای که بارک اوباما در صندلی حکمرانی نشسته مرگ کودکان همچون افغانستان ، کویته ، سوریه ،یمن و چندین کشورهای آفریقای دیگد را در تلویزونهای با صفحه ای به بزرگی دل من و تو میبیند و میشنود.
از آلمان نازی هستی یا از پاکستان که بهترین ترورستهای قرن را تربیه میدهد .
از هندی هستی که خیلی از کودکانش بر روی جاده ها و پارکها متولد میشوند و در همان محیط بزرگ میشوند و بالاخره با تمام آرمانهایش و استعدادهایش در انجا میمرند. ویا از روسیه ای که از دیگر کشورهای پرقدرت وبی قدرت باج میگرند هستی .
هرکی هستی وزهرجا هستی !!
بیا بس بگویم !!!
به تمام بی عدالتی ها و انسان کشی ها و.....
بس بگویم !!!

16-04-2012 ........ بنگلور هند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظر خویش را ارایه دهید.